برترينها: ديگو آرماندو مارادونا سه هفته پس از تولد ۶۰ سالگياش در اثرسكته قلبي درگذشت.
متولد حلبي آبادهاي بوينس آيرس بيش از ۴ دهه محبوب دل ميليونها هوادار فوتبال در جهان بود.
ستاره پيشين تيم ملي آرژانتين و باشگاه ناپولي و بارسلونا، بي ترديد يكي و يا شايد، از ديد برخي، بزرگترين بازيكن تاريخ فوتبال بود. او در نظرسنجي هاي معتبر فيفا، در قرن بيستم همواره در جايگاه اول و يا پس از پله، در جاي دوم قرار ميگرفت.
مارادونا توانست با درخشش فرازميني خود در مكزيك، تيم ملي آرژانتين را قهرمان جام جهاني ۱۹۸۶ كند. جامي كه بسياري از تحليلگران فوتبال آنرا «استثنايي» خواندهند.
ديگو برخلاف بسياري از فوتباليستهاي هم نسل خود كوتاه قد بود و همواره به گفته بسياري از مربيان، درگير اضافه وزن؛ اما استعداد، تكنيك، چابكي، ديد قوي و پاسهاي دقيقش به او اجازه ميداد تا در زمين توپهايي را مهار و كنترل كند كه حتي سه دهه بعد و با پيشرفت فوتبال، همچنان استثنايي هستند و قند در دل عاشقان فوتبال آب ميكنند.
«پسرطلايي» فوتبال آرژانتين را بسياري «ماهرترين دريبل زن» تمام ادوار تاريخ ميدانند.
اما يك بازي ملي، مارادونا را در اوج دوران بازي اش تبديل به اسطوره اي جهاني كرد: انگلستان و آرژانتين، يك چهارم نهايي جام جهاني ۱۹۸۶. استاديوم آزتكا، مكزيكو. در اين بازي حساس مارادونا گلي را با دست به ثمر رساند و كمك كرد تا تيم ملي آرژانتين به نيمه نهايي رفته و قهرمان جام جهاني شود. با وجود اينكه گل غيرقانوني بود اما بهدليل حساسيت بالاي اين بازي مشهور شد به گلي كه با «دست خدا» به ثمر رسيد.
اين گل در شرايطي وارد دروازه شد كه روابط ديپلماتيك آرژانتين و بريتانيا بهدليل جنگ در جزاير فالكلند تيره و تار بود. گلي كه از ديد گزارشگر آرژانتيني اين بازي عامل اتحاد دوباره آرژانتين و حتي آمريكاي لاتين شد. به گفته او گلهاي مارادونا «مشتهاي گره كرده آرژانتينيها را دوباره به هوا برد.»
تفاوت مارادونا با ديگر ستارگان هم دوره خود اين بود كه او هيچگاه وارد ساختار قدرت در فوتبال از جمله فيفا، فدراسيون جهاني فوتبال نشد و همواره پس از دوران بازيگري خود مهمترين نهاد بين المللي فوتبال را «نماد فساد مالي و پولشويي سياستمداران» خواند. سخنان او، پس از بازداشت روساي پيشين فيفا، سپ بلاتر و ميشل پلاتيني، رنگ واقعي به خود گرفتند.
مارادونا در طول دوران بازيگري فوتبال و حتي پس از بازنشستگي، زندگي پر فراز و نشيبي را تجربه كرد. از اعتياد به كوكايين تا نزديكياش به فيدل كاسترو و سخنانش عليه جورج بوش، رئيس جمهوري پيشين آمريكا، همه و همه از او شخصيتي فراتر از توپ و مستطيل سبز ساخت و او را محبوب دل ميليونها نفر ومنفور بسياري ديگر كرد. او حتي محبوب دلهايي شد كه اصلا دوران بازي او را به ياد نمي آوردند.
آرسن ونگر، سرمربي اسطوره اي باشگاه آرسنال شايد بهترين توصيف از اين نابغه را ارئه داده است. ونگر مي گويد: « مارادونا يك هنرمند بود، بي همتا بود حتي در زيادهرويهايش. نابغهاي كه هميشه دنياي خودش را داشت.»
مارادونا، چاپلين فوتبال بود، كسي به گفته آندره بازن، موفق شد «بدون جنگ و خونريزي قلب ميليونها نفر را فتح كرد.»
سخت بتوان زندگي اسطورهاي مثل مارادونا را با كلمات توصيف كرد. او در زمين فوتبال يك نابغه تمامعيار و در خارج از زمين يك چهره جنجالي بود.
اما شايد بتوان گوشهاي از زندگي او را در اين عكسها دنبال كرد: از سرزمين مادرياش در آرژانتين تا سفر به ايتاليا و بدست آوردن شهرتي افسانهاي. از چشيدن طعم افتخار در جام جهاني تا افولي دردناك به دنبال مصرف مواد مخدر.
|